او همه نامهها و پیامکهای تهدیدآمیز را از طریق اینترنت برای خانواده گروگانهایش میفرستاد و هیچ اطلاعاتی درباره خودش به همدستانش نداده بود اما 48ساعت بعد از دومین آدمربایی به دام پلیس افتاد.اردیبهشت امسال، مرد جوانی سراسیمه به اداره آگاهی بندرعباس رفت و مدعی شد که افراد ناشناسی پسربچه 12سالهاش را ربودهاند. او گفت: پسرم صبح امروز برای رفتن به مدرسه از خانه خارج و از همان زمان ناپدید شد.
چند ساعت دنبال او گشتیم تا اینکه من یک پیامک تهدیدآمیز دریافت کردم. پیامک از طرف فرد ناشناسی ارسال و در آن نوشته شده بود که برای اطلاع از سرنوشت پسرم، بهتر است ایمیلم را چک کنم. با عجله پشت کامپیوتر نشستم و وارد اینترنت شدم. وقتی ایمیلم را باز کردم، فرد ناشناسی پیغامی فرستاده بود که در آن نوشته شده بود: «ما پسرت را ربودهایم و اگر میخواهی او را زنده ببینی، هر چه زودتر باید 40میلیون تومان آماده کنی». با دیدن این ایمیل راهی اداره آگاهی شدم تا ماجرا را به پلیس خبر دهم.
دستگیری یک معتاد
با تشکیل پرونده آدمربایی، تحقیقات پلیس برای ردیابی آدمربایان و آزادی پسربچه ربوده شده شروع شد. بررسیهای اولیه حکایت از این داشت که گروگانگیری از سوی فردی کاملا حرفهای صورت گرفته است. فردی که برای بر جا نگذاشتن ردی از خودش، نامهها و پیامکهای تهدیدآمیز را از طریق اینترنت برای خانواده گروگانش میفرستد.
درحالیکه تهدیدهای آدمربایان جدی و جدیتر میشد، مأموران توانستند جوان معتادی را در این پرونده دستگیر کنند. متهم که کارتنخواب بود و چیزی برای مخفی کردن نداشت در همان بازجوییهای اولیه مدعی شد که از سوی مرد جوانی اجیر شده که برای ربودن پسربچه 12ساله با او همکاری کند. وی گفت که مرد جوان را نمیشناسد و حتی نمیداند که او کجا زندگی میکند و فقط در ازای دریافت هزینه خرید مواد، وظیفه داشت هنگام ربودن پسربچه و دریافت پول از خانواده گروگان به او کمک کند. بعد از اعترافات جوان معتاد، بررسیها برای شناسایی آدمربای اصلی ادامه یافت اما، او که پلیس را در یک قدمی خود میدید، گروگانش را رها کرد و بدون برجاگذاشتن ردی از خودش ناپدید شد.
دومین گروگانگیری
پنج ماه از ماجرا گذشته و هنوز تحقیقات برای یافتن ردی از جوان گروگانگیر به جایی نرسیده بود که کارآگاهان پلیس در جریان آدمربایی دیگری قرار گرفتند. این بار یک پسربچه 9ساله ربوده شده بود اما آنچه توجه مأموران را جلب کرد این بود که آدمربا از طریق اینترنت، ایمیلها و پیامکهای تهدیدآمیز برای خانواده گروگانش میفرستاد.
با توجه به نوع ارسال پیامهای تهدیدآمیز و جملات بهکار رفته در آنها، کارآگاهان مطمئن شدند که عامل این آدمربایی نیز همان جوانی است که پسربچه 12ساله را ربوده بود. تیمی از متخصصان آگاهی وارد عمل شدند و جستوجوهای اینترنتی برای ردیابی گروگانگیر آغاز شد تا اینکه 48ساعت بعد، درحالیکه پیامها و ایمیلهای تهدیدآمیز ادامه داشت، کارآگاهان توانستند محل اختفای متهم را ردیابی کنند. رئیس پلیس آگاهی استان هرمزگان در گفتوگو با همشهری گفت:
در یک عملیات ضربتی، طراح اصلی نقشه آدمربایی به همراه جوان معتادی که به او کمک میکرد، دستگیر شد و در بازجوییها ادعا کرد که پسربچه ربودهشده را در محلی در بیابانهای اطراف شهر مخفی کرده است.وی ادامه داد: مأموران به سرعت راهی این محل شدند و با گذشت دو شبانه روز از ربوده شدن این پسربچه، او را آزاد کردند و به خانوادهاش تحویل دادند.
سرهنگ قطبزاده افزود: متهم اصلی پرونده بعد از انتقال به اداره آگاهی، به هر دو آدمربایی اعتراف کرد و مدعی شد که پس از شناسایی خانوادههایی که بهنظر میرسید وضع مالی خوبی دارند، آنها را زیرنظر میگرفت و درصورتی که این خانوادهها پسربچه کم سن و سال داشتند، آنها را برای اجرای نقشهاش انتخاب میکرد.
وی بعد از چند روز جمعآوری اطلاعات درباره سوژه مورد نظرش، با اجیر کردن افراد کارتنخواب و معتاد، از آنها برای اجرای نقشهاش کمک میگرفت و همدستانش هیچ اطلاعاتی راجع به او نداشتند.رئیس پلیس آگاهی استان هرمزگان تأکید کرد: متهم هنگام اجرای نقشه آدمربایی با خودروی خود در مسیر عبور طعمههایش توقف میکرد. سپس کاپوت ماشین را بالا میزد و وانمود میکرد که ماشینش خراب شده است.
این در حالی بود که همدستش در داخل ماشین و در قسمت عقب مخفی شده بود. بنابراین وقتی سوژه مورد نظر از کنار متهم عبور میکرد، وی از او میخواست که پشت فرمان بنشیند و استارت بزند. پسربچه مورد نظر هم به او اعتماد میکرد و سوار ماشین میشد اما در همین هنگام جوان معتادی که در قسمت عقب ماشین مخفی شده بود، دستها و دهان او را میگرفت و به این ترتیب نقشه آدمربایی کلید میخورد.به گفته سرهنگ قطب زاده، جوان آدمربا، هر دو طعمهاش را در محلی در بیابانهای اطراف شهر مخفی کرده بود تا دست به اخاذی از خانواده آنها بزند که با هوشیاری و سرعت عمل پلیس در هیچکدام از نقشههایش موفق نشد.